امروزه اکثریت قریب به اتفاق متخصصان، خبرگان و کارشناسان امر بازاریابی و فروش، بر این اعتقادند که تا به حال، هیچگاه شغل فروشندگی، چنین دشوار و زمانبر نبوده است، زیرا به شکل قابل توجهی، سلائق مشتریان، پیچیده و توقعات آنها بسیار زیاد شده است. همچنین، تعداد شرکتهای رقیب و میزان رقابت میان آنها نیز به این اندازه، پررنگ و قابل اعتنا نبوده است. از طرفی، برخی از تغییرات مهم و وسیع از قبیل رشد بی سابقه جمعیت، ظهور فنآوریهای نوین ارتباطاتی، افزایش اهمیت زمان و تلاش بی وقفه در جهت مدیریت آن که همه جوانب زندگی انسان را تحت تأثیر خود قرار داده است، حساسیت مصرف کنندگان و مشتریان را نسبت به نوع و چگونگی خرید خود افزایش داده است. اما مهمتر از همه این عوامل، میتوان به رشد دانش و آگاهی مشتری نسبت به چگونگی، کیفیت و تشریفات خرید، همچنین افزایش انتظارات وی از منبع فروش و نیز برنامهریزیهای دقیق ایشان در مورد خرید، اشاره نمود. مشتری دیگر حاضر نیست که تحت هر شرایطی و از هر فروشگاهی، اقلام مورد نیاز خود را تهیه نماید. با این شرایط، خردهفروشان چگونه میتوانند مشتریان خود را بهدست آورند و آنها را برای مدت زیادی به فروشگاهشان وفادار و پایبند نمایند؟
این سؤال و سؤالات دیگری از این دست، مدتهاست که موجبات دغدغه ذهنی و بار فکری صاحبان مشاغل خردهفروشی را فراهم نموده است. مسلماً پاسخ مناسب و به موقع به این سؤالات، میتواند مزیت رقابتی قابل توجهی را برای صاحبان کسب و کارهای مختلف به ویژه خردهفروشان فروشگاهی ایجاد نماید. البته به عوامل زیادی میتوان اشاره نمود که مدیران خردهفروشی با پرداختن به هر یک از آنها ممکن است بتوانند تا حدی به خواستههای خود جامه عمل بپوشانند و سهم خود از بازار و مشتری را تا مدتی حفظ کنند، اما مطمئناً نمیتوانند به این موفقیتهای مقطعی و موقتی دل خوش نمایند، زیرا بازار رقابتی و مشتریان متوقع، این اجازه را به آنها نمیدهند. برای نمونه، نمیتوان همواره به استراتژی کاهش قیمت و یا تمرکز بر قسمتی از بازار امید بست، چون مشتری دائماً در حال تغییر رفتار و اولویتها و معیارهای خرید خود است تا جائیکه حاضر است برای تهیه کالاهای مورد نیاز خویش، مسافت طولانیتری را طی کند، اما از فروشگاه ایدهآل خود، خریدش را انجام دهد. آیا این فروشگاه ایدهآل، کالایی با قیمت پایینتر را به او عرضه میکند و یا زمان از دسترفته وی را به او باز میگرداند. احتمالاً هیچ یک از اینها نمیتوانند پاسخ صحیح باشند. پس پاسخ چیست؟ کدامین عامل مهم میتواند تا به این حد، بر رفتار خرید مشتری و ترجیحات وی تأثیر بگذارد.
در چند دهه اخیر بالاخص در ده سال گذشته، یکی از اصول مهم و بنیادین مطرح شده در امر خردهفروشی و مدیریت آن، طراحی نظاممند و چیدمان صحیح فروشگاهی است، به طوری که امروزه بهعنوان یک استراتژی برتر رقابتی و قدرتی نامرئی در جهت جذب و نگهداشت مشتری به شمار میآید. بنابراین توجه بیش از پیش به بحث طراحی و چیدمان فروشگاهی، یکی از ضروریات و لازمههای مدیریت مطلوب فروشگاهی است. این اصل، رفته رفته، جای خود را به عنوان یک رشته و موضوع جدید علمی، در بین دانشگاهیان و محققان عرصه تجارت و بازرگانی پیدا نموده است. این شاخه علمی میتواند جوابگوی سؤالات بیشماری باشد که مدتهاست بدون پاسخ رها شده است. برخی از این سؤالات همانهایی هستند که در پاراگراف قبلی مطرح شد. حال میتوان به آنها پاسخ داد. مشتری، فروشگاه ما را انتخاب نمیکند زیرا چندان تمایلی برای خرید کالاهایی که دسترسی به آنها برایش مشکل است را ندارد و ترجیح میدهد کالای مورد نظرش را از نزدیک لمس کند. حال میتوانیم بفهمیم که چرا میزان فروش کالاهای در معرض دید، نسبت به اجناسی که در دید مشتری قرار ندارند، سه برابر بیشتر است، یا اینکه چرا کالاهایی که در ردیف پایین قفسهها قرار دارند، کمتر از کالاهای ردیف هم ارتفاع چشم، خریداری میشوند.
مشتری، فروشگاه ما را انتخاب نمیکند زیرا از دید او فروشگاه ما، قدیمی به نظر میرسد. اگر فروشگاه ما در 30 سال پیش دارای طراحی زیبایی بوده است، دلیلی ندارد که همچنان زیبا مانده باشد. شاید یک تغییر رنگ ساده نیز بتواند یکنواختی موجود را از بین ببرد. مشتری، فروشگاه ما را انتخاب نمیکند زیرا به محض ورود به فروشگاه، دچار سردرگمی و تشویش میشود. او دوست دارد همه چیز را در جای خود ببیند و بداند به دنبال چه چیز میگردد. از اطلاعات بیش از حد متنفر است و موسیقی مناسب با فضا را ترجیح میدهد. او نمیخواهد با شنیدن یک آهنگ گوشخراش و یا استرس زا دچار تشویش شود.
مشتری، فروشگاه ما را انتخاب نمیکند زیرا از نحوه خدماترسانی کادر اداری و یا فروش ما رضایت ندارد، از کمبود کالسکه و سبدهای چرخدار کلافه شده است، از باجههای بازرسی نامنظم و یا راهروهای شلوغ فروشگاه دلگیر شده و یا از سیستم نامناسب تهویه هوا و یا سرویسهای بهداشتی کثیف شاکی شده است. شاید هم هیچ کدام از این عوامل، کمترین تأثیری در عدم انتخاب وی نداشتهاند. ممکن است علت این باشد که فروشگاه ما دارای ویترین مناسب و جذابی نیست تا بتواند به خوبی ما و محصولاتمان را به مشتری معرفی کند.
علت هرچه باشد، پاسخ مشخص است. اصول طراحی و چیدمان مناسب فروشگاهی.
در بخش اول این کتاب، تلاش شده است تا به بحث مشتری، فروش و بعضی از مفاهیم مهم آن اشاره شده و به بررسی شبکه توزیع و برخی از ارکان مهم سیستم خردهفروشی بهعنوان یک کانال مهم نظام توزیع و در نهایت استراتژیهای مهم فروش، مدیریت فروشگاهی و انواع فروشگاههای خردهفروشی پرداخته شود. در بخش دوم کتاب، به طور کامل، موضوع چیدمان و طراحی فروشگاهی و تشریح عوامل مهم آمیخته خردهفروشی و تأثیر آنها در افزایش اثربخشی فروش و مشتری مداری مورد بررسی قرار میگیرد.
نویسنده، مطالعه این کتاب را به تمام صاحبان، سرپرستان فروش و پرسنل محترم کسب و کارهای مختلف به ویژه فروشگاههای بزرگ زنجیرهای، سوپرمارکتها، رستورانها، نمایشگاهها و حتی بوتیکداران و مغازهداران نه چندان بزرگ، اساتید و دانشجویان عزیز علاقهمند به علوم بازاریابی، اقتصاد و مدیریت و دیگر علوم، توصیه مینماید. همچنین از دوست و همکار عزیز و فرهیختهام، جناب آقای محمود رضا شایسته، عضو محترم هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد آشتیان و مدرس دروس بازاریابی و مدیریت، جهت ویرایش این اثر تقدیر نمایم.
فهرست مطالب